یک بار حدود ساعت دو نصفه شب برای مخاطبم اساماس فرستادم. متنش یک چیزی بود توی مایههای اینکه دلم برات تنگ شده و خیلی آی میس یو! مطمئنم چیزهای دیگری هم بود که الآن دقیقاً یادم نیست. فقط میدانم آنقدر رمانتیک بود که هر دلی را به رحم میآورد!
مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال اطرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
اینطوری تعریف میکنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.
درباره
طنز ,
سلام مهربانترین! سلام گرم من به تو که همه چیزت مثل ماه است!
شیر استادا که تو باشی! چه کسی گفته که وقتی سخن میگویی صدایت کأنه کلاغیست که قار و قار میکند یا شکمی که قار و قور؟! غلط کرد هر که گفت! صدای تو بهشتیست ... آن خواننده آنطرف آبی را ندیدی که میگوید «زنگ صداتُ دوس دارم مثِ لالاییه»؟! حالا شاید در کلیپش چند خانم باشند که با لباسهای آنچنانی شیرجه میزنند داخل آب، اما میدانم که این شعر را برای تو خوانده و آن خانمها هم فقط برای استفاده ابزاری بودهاند ... به هر حال نمیشد که شما با این همه کمالات و جمالات، بیکینی به تن، مانند یک دلفین شیرجه بزنی داخل آب! میشد؟! آن وقت چه کسی مرهم میگذاشت روی قلبهای از کار افتاده بینندگان تلویزیونی؟! کمپانی Caltex که نمیتوانست دکتر جان!
شیر استادا که تو باشی! چه کسی گفته که وقتی سخن میگویی صدایت کأنه کلاغیست که قار و قار میکند یا شکمی که قار و قور؟! غلط کرد هر که گفت! صدای تو بهشتیست ... آن خواننده آنطرف آبی را ندیدی که میگوید «زنگ صداتُ دوس دارم مثِ لالاییه»؟! حالا شاید در کلیپش چند خانم باشند که با لباسهای آنچنانی شیرجه میزنند داخل آب، اما میدانم که این شعر را برای تو خوانده و آن خانمها هم فقط برای استفاده ابزاری بودهاند ... به هر حال نمیشد که شما با این همه کمالات و جمالات، بیکینی به تن، مانند یک دلفین شیرجه بزنی داخل آب! میشد؟! آن وقت چه کسی مرهم میگذاشت روی قلبهای از کار افتاده بینندگان تلویزیونی؟! کمپانی Caltex که نمیتوانست دکتر جان!
درباره
طنز ,
اطلاعات کاربری
لینک دوستان